قمارباز

ساخت وبلاگ
عاره ولی دیگه امیدی به بهتر شدن ندارم، صرفا منتظرم وضعیت مثل یه بمب بترکه و امیدوارم قبل از این، دور شده باشم به اندازه کافی...

دقیقا، تنها کاری که میشه کرد همینه

قمارباز...
ما را در سایت قمارباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2800104d بازدید : 123 تاريخ : سه شنبه 31 خرداد 1401 ساعت: 10:01

چهارسال پیش اینا، اپ نوت گوشیم پر بود، بلاگ پست میذاشتم،‌ توییت هم میکردم. الان استفاده‌م از همه اینا تو هفته به یه ساعت هم نمیرسه. انگار دیگه هرچقدر هم سعی کنم، نوشتنم نمیاد واقعا.

قمارباز...
ما را در سایت قمارباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2800104d بازدید : 103 تاريخ : سه شنبه 31 خرداد 1401 ساعت: 10:01

نگاه کردن به چشم‌هایم مرا می‌ترساند؛ انگار ناشناخته باشند و چیزی را از خودم مخفی کنند. چهره خود را هم دیگر نمی‌شناسم، این ترکیب چشم‌ها، بینی و دهان، حس میکنم هربار تغییر می‌کند. گاهی به رنگ دیگری است، گاهی به شکل دیگر. در این مورد عدم را به ابهام ترجیح می‌دهم.

قمارباز...
ما را در سایت قمارباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2800104d بازدید : 116 تاريخ : سه شنبه 31 خرداد 1401 ساعت: 10:01

اوقاتی می‌گذرد از زمانی که اینگونه می‌نوشتم. نوشتن را این روزها سخت می‌دانم. کلمه‌ها و جمله‌ها از ذهنم می‌گذرند اما نمی‌توانم تصویرِ نهاییِ پازلِ کلمات را تجسم کنم و قطعاتش را کنار هم بگذارم تا کامل شود. دچار یبوست نوشتاری شده‌ام لابد. همین متنِ چندْ سطری‌ای هم که نوشته‌ام به صورت مکرر جاهایی از آن را خط زدم و جایگزین کلمات دیگری کردم که عمیقا از این کار اکراه دارم. به هر حال، روان و پویا نوشتن، اکنون آرزویی محال می‌نماید. چند جمله‌ای که بالا آورده‌ام، هرکدام دنیای خود را دارند بدون ارتباط معناد قمارباز...ادامه مطلب
ما را در سایت قمارباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2800104d بازدید : 120 تاريخ : جمعه 4 تير 1400 ساعت: 8:10

I have the same dream over and over. I wake up in the middle of the night drenched in sweat. I’ve been dreaming about dying slowly in pitch-blackness, but even after I wake up, the dream doesn’t end. This is the scariest part of the dream. I open my eyes, and my throat is absolutely dry. I go to the kitchen and open the refrigerator. Of course, I don’t have a refrigerator, so I ought to realize it’s a dream, but I still don’t notice. I’m thinking there’s something strange going on, but I open th قمارباز...ادامه مطلب
ما را در سایت قمارباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2800104d بازدید : 116 تاريخ : جمعه 4 تير 1400 ساعت: 8:10

فکر میکنم همگی سر عجیب بودن امسال هم‌رای باشیم. سالی بود که هیچکدوممون انتظارشو نداشتیم و فک کنم حتی اگه فیکشنی هم قبلا نوشته شده بود واسه این وضعیت الانمون، نمی‌تونستیم با شخصیتاش ارتباط برقرار کنیم. این سال واسه من برخلاف خیلیا که میگن بد بوده واسشون، باید بگم که واسه من نقاط عطف مثبتش بیشتر بوده تا منفیاش با اینکه منفیاش بزرگ‌تر و پرتاثیرتر بودن و سر همین دقیقا نمیتونم بگم که راضی نیستم از این سال (به جز آخراش) ولی به هر حال اگه از این حالت "اول شخص" بیام بیرون، سال خوبی نبوده واسه خیلی از آد قمارباز...ادامه مطلب
ما را در سایت قمارباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2800104d بازدید : 98 تاريخ : جمعه 4 تير 1400 ساعت: 8:10

این مطلب نظر شخصی بنده است و عاری از ایراد و اشکال نیست، اگر در قسمتی از این مطلب دچار اشتباهی شده‌ام، لطفا با ارسال نظر من را آگاه کنید. گمان می‌کنم همه ما در مقطعی از زندگیمان طرفدار یا fan یک شخصیت اینترنتی، سلبریتی و یا هنرپیشه و خواننده و از این قبیل‌ها بوده‌ایم و یا همین لحظه هستیم. نمی‌دانم متوجه این موضوع شده‌اید که ما طرفدارها، انوع و اقسام محتوا از شخصیت‌های محبوبمان دیده و شنیده‌ایم و با اینکه آن‌ها حتی از وجود ما خبری ندارند ولی برای ما این حس آشنایی و دوستی به دنبال دارد که انگار آن قمارباز...ادامه مطلب
ما را در سایت قمارباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2800104d بازدید : 134 تاريخ : جمعه 4 تير 1400 ساعت: 8:10

I got so accustomed of taking to you that these days feel like glitches in my memory - like I can't remember them correctly or they just become a big blur after a while. I guess after all, passing time is something that we measure by our activities, activities that matter to us and now my sense of time is gone. I feel detached too. It's like I'm in a black hole of some sort. I'm getting drowned in my own darkness and nothingness - a vacuum sucking itself. I keep scrambling up this hole. I keep trying to grab on to your hands, to get ahold of you, which at this point is the only way that I believe, I could live again.

قمارباز...
ما را در سایت قمارباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2800104d بازدید : 108 تاريخ : جمعه 4 تير 1400 ساعت: 8:10

Just as before, he made the rounds sketching railroad stations and never missed a lecture at college. When he got up, he'd take a shower, wash his hair, and always brush his teeth after eating. He made his bed every moing, and ironed his own shirts. He did his best to keep busy. At night he read for two hours or so, mostly history or biographies. A long-standing habit. Habit, in fact, was what propelled his life forward. Though he no longer believed in a perfect community, nor felt the warmth of chemistry between people.

Every moing he'd stand at the bathroom sink and study his face in the mirror. And slowly he grew used to this new self, with all its changes. It was like acquiring a new language, memorizing the grammar.

- Colorless Tsukuru Tazaki and His Years of Pilgrimage

قمارباز...
ما را در سایت قمارباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2800104d بازدید : 114 تاريخ : جمعه 4 تير 1400 ساعت: 8:10

مث وقتی که بدنت هنوز گرمه و دردشو نمیفهمی...

قمارباز...
ما را در سایت قمارباز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2800104d بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 5 فروردين 1399 ساعت: 17:24